فوتبال با سهونیم میلیارد هوادار به عنوان پرطرفدارترین رشتهی ورزشی شناخته میشود و همین تعداد طرفدار یکی از دلایلی است که مبالغ هنگفتی در این رشتهی در جریان باشد.
باشگاههای ورزشی عملا به عنوان یک بنگاه اقتصادی میتوانند چندین شریان درآمدی برای خود ایجاد کنند که بزرگترین آن اسپانسرشیپ و در کنار این منبع غنی، فروشهای روز مسابقه مثل فروش بلیت، فروش کیتهای لباس بازیکنان، پنجرهی نقلوانتقالات و فروش حق پخش تلویزیونی از سایرروشهاست. گسترش اینترنت پرسرعت و پلتفرمهای دیجیتال نیز پنجرههای درآمدی متنوعتر و جدیدتری را روز به روز برای این بازی چندصدساله ایجاد میکنند.
این حجم از هوادار فوتبال باعث شده است، تورنمنتهای مرتبط با فوتبال همواره با استقبال تماشاگران و توجه زیاد رسانهها برگزار شود. بر اساس آمار، تورنمنتهای جام جهانی، لیگ قهرمانان، جام ملتهای اروپا و کوپا آمریکا بهترتیب گرانترین تورنمنتهای فوتبالی هستند و از جام جهانی و المپیک به عنوان بزرگترین رویدادهای ورزشی (Mega-Events) یاد میشود.
چرا کشورها برای میزبانی رقابت میکنند؟
دارن گیتر، از کارشناسان ارشد شبکه CNBC، معتقد است میزبانی جام جهانی از نظر گردشگری، تجارت خارجی، ایجاد مشاغل و پتانسیل توسعه، میتواند فرصتی مطلوب باشد اما ریسک رسیدن به این مطلوبیت میتواند برای کشور میزبان بسیار پرهزینه و حتی زیانبر باشد.
در جام جهانی ۲۰۲۲ شاهد آن بودیم که قطر با ۲۲۹ میلیارد دلار هزینه این جام را میزبانی کرد و نکتهی قابل توجه این است که در ردیف دوم برزیل با فقط 15.6 میلیارد دلار قرار دارد، یعنی چیزی حدود 15 برابر گرانتر از پرهزینهترین جام جهانی.
از نمونههای زیانبر جام جهانی میتوان به جام جهانی 2014 در برزیل اشاره کرد که در آن استادیوم Mane Garrincha با بیش از یک میلیارد دلار هزینه ساخته شد و حالا به یک انباری برای اتوبوسها تبدیل شده است.
هر چند هیچ کدام از اقتصاددانان نتوانستهاند یک مورد خاص را به عنوان مزیت قطعی برگزاری رویدادهای بزرگ مطرح کنند و بسیاری از آنها به اضافهی مردم عادی تصور میکنند برگزاری چنین رویدادهایی اتلاف منابع و انرژی است.
از طرفی میتوان با تخمین بسیار بالایی گفت که تلاش کشورهای مختلف در رقابت برای میزبانی جام جهانی ایجاد شرایط رونق اقتصادی به خصوص برای کشورهای در حال توسعه است.
برای مثال کمیتهی برگزاری جام جهانی در سال ۱۹۹۴ در ایالات متحدهی آمریکا پیشبینی میکرد که با جذب یک میلیون گردشگربینالمللی میتوان یک شوک و روند صعودی در صنعت گردشگری ایجاد کند.
یا یک کشور در حال توسعه مثل آفریقای جنوبی در سال 2006 پیشبینی میکرد با میزبانی جام جهانی میتواند 6 میلیون دلار درآمد و ۱۲۹هزار شغل جدید ایجاد کند. با این که آفریقای جنوبی ۱۳۰ هزار شغل ایجاد کرد اما همیشه این پیشبینیها به وقوع نمیرسند و با وجود پیشبینی 450 هزار تماشاچی و توریست برای حضور در آفریقای جنوبی فقط ۳۰۶هزار نفر در بازیها حضور پیدا کردند. یعنی تنها دو سوم میزان پیشبینیشده و بنابراین درآمد حاصل از حضور این تعداد گردشگر نیز محقق نشد.
تاثیرات اقتصادی برگزاری جام جهانی
بررسی تاثیرات اقتصادی برگزاری جام جهانی فوتبال در کشور میزبان بسیار دشوار است و علت آن این است که در تجزیهوتحلیلهای مختلف آماری باید هزینهی فرصت را در نظر گرفت اما در تجزیهوتحلیل فیفا هیچ هزینه فرصتی در نظر گرفته نمیشود اما میزبانی جام جهانی به وضوح هر اقتصادی را که به آن متصل است تحریک می کند و باعث ایجاد اشتغال کوتاهمدت و بلندمدت میشود.
از طرفی فیفا برای اهدای میزبانی جام جهانی هزینهتراشیهایی انجام میدهد که میتواند برای کشور میزبان چالش ایجاد کند و آنها را وادار به قرض گرفتن و یا افزایش نرخ مالیات کند. همچنین بسیاری از این زیرساختها پس از جام جهانی و المپیک مورد استفاده قرار نمیگیرد و منجر به اعتراضاتی میشود. در نمونهای چالشبرانگیز از برگزاری یک رویداد میتوان به یونان اشاره کرد که پس از برگزاری المپیک درخواستهایی مبنی بر تخریب استادیومها انجام شده است.
کشور میزبان باید بداند که درآمدهای ناشی از حق پخش تلویزیونی و فروش بلیت به شکل کامل به فیفا میرسد و معمولا هزینههای کشور میزبان از مالیات مردم آن کشور تامین میشود.
هرچند از از مزایای مشخص برگزاری رویدادهایی نظیر جام جهانی میتوان به تقویت صنعت گردشگری برای مدت کوتاهی اشاره کرد.
برگزاری جام جهانی و کشورهای در حال توسعه
برگزاری ابررویدادهایی نظیر المپیک و جام جهانی به عنوان یک حق ویژه برای کشورهای توسعهیافته در نظر گرفته میشد اما بعد از سال ۲۰۰۸ با برگزاری المپیک تابستانی در چین این مسیر تغییر کرد. پس از انتخاب آفریقای جنوبی به عنوان میزبان جام جهانی ۲۰۱۰، وزیر دارایی آفریقای جنوبی اعلام کرد: «امیدواریم برگزاری این رویداد ورزشی در آفریقای جنوبی به جای برگزاری یک رویداد صرف و هزینهزا به عنوان یک تسریعکنندهی توسعه عمل کند و با ایجاد موقعیتهای سرمایهگذاری در زیرساختها باعث ایجاد شغل و افزایش نرخ رشد شود.»
برای تحقق این آرزو، آفریقای جنوبی ۳.۱۲ میلیارد دلار هزینه صرف زیرساختهایی نظیر استادیومها، حملونقل عمومی و هتلها کرد.
بر اساس آمار پس از برگزاری جام جهانی در حدود ۵۰۹ میلیون دلاری به تولید ناخالص واقعی این کشور افزوده شد و خانوارهای آفریقای جنوبی بهخصوص اقشار کمدرآمد، به طور کلی توانستند از مزایایی به میزان ۷۶۹ میلیون دلار بهرهمند شوند. با وجود رضایتبخش بودن چنین آماری نمیتوان به آنها اتکا کرده چرا که این آمار به شکل ناخالص منتشر شده و قابل نتیجهگیری دقیق و علمی نیست.
از دیگر کشورهای در حال توسعه میزبان که مورد بررسیها قرار گرفته، برزیل است که با حدود 15.6 میلیارد دلار از پرهزینهترین جامهای جهانی بوده اما نکتهی تاسفبار این که از این مبلغ تنها ۱۳.۴۳ میلیارد دلار به این کشور مجددا بازگشته است و گزارشهای تاثیر برگزاری این جام جهانی در تولید ناخالص داخلی همچنان منتشر نشده است. این کشور نیز مانند آفریقای جنوبی در پیشبینی تعداد بازدیدکنندگان از این کشور دچار اشتباه شد و از 600 هزار توریست پیشبینیشده تنها ۴۸۴ هزار به تماشای بازیها از نزدیک پرداختهاند و قطعا درآمدی کمتر از میزان پیشبینیشده از صنعت گردشگری عایدش شد.
جام جهانی ۲۰۲۲ و قطر
قطر با هزینههای گزاف (معادل یک سال تولید ناخالص داخلی) این کشور میزبانی جام جهانی را دریافت کرد و میتوان گفت یکی از علل این تلاش این بود که فقدان حضور یک دولت قدرتمند تاریخی را با برگزاری جام جهانی و مطرح کردن خود در سطح جهانی جبران کند و به سمت جهانی شدن و گسترش اقتصاد برود. منظور از گسترش اقتصاد فاصله گرفتن از اقتصاد تکمحصولی و وابسته به نفت است.
با وجود حضور الجزیره، یک بازوی رسانهای ثروتمند و موثر قطر میتواند شوی تبلیغاتی خود را به خوبی اجرا کند.
از شروع جام جهانی ۲۰۲۲ تا پیش مرحله یک چهارم نهایی در قطر فیفا حدودا ۷.۵ میلیارد دلار (یک میلیارد دلار بیشتر از درآمد جام جهانی روسیه) درآمد کسب کرده است و این در حالی است که وزیر دارایی قطر در سال ۲۰۱۷ اعلام کرد:« هزینهی برگزاری این جام جهانی در قطر به هفتهای 500 میلیون دلار رسیده است.» این هزینهها با حمایت مالی قطر انرژی، قطر ایرویز، بانک ملی قطر، آدیداس، crypto.com و بسیاری برندهای نامآشنا و گمنام و البته حمایت کمسابقهی فیفا به مبلغ ۱.۷ میلیارد دلار تامین شده است.
با وجود این که قطر، به دلیل بروز مشکلاتی نظیر کووید و جنگ اوکراین و روسیه، پیشبینیهای خود را در ارتباط با درآمد حاصل از جام جهانی کاهش داده بود؛ همچنان این امیدواری وجود داشت که به لحاظ درآمدی رکورد درآمدی جامهای جهانی پیشین را بشکند. فیفا احتمالا با درآمد ۷.۵ به هدف پیشبینی شدهی خود رسیده است و برآوردها نیز نشان میدهند که قطر نیز از درآمد ۵.۴ میلیارد دلاری نیز عبور خواهد کرد و احتمالا به رقم ۶.۵ میلیارد دلار برسد. البته باید توجه داشت که این افزایش درآمد لزوما به معنا افزایش تولید نیست و تحت تاثیر تورم جهانی نیز خواهد بود.
تحلیلگران S&P Global اظهار داشتند: پیشبینی میشود در سال جاری رشد تولید ناخالص داخلی تسریع شود زیرا بخشهایی مانند گردشگری، حملونقل و ساختوساز از میزبانی قطر برای جام جهانی سود میبرند و با بهبود و ساخت زیرساختهای جدید، حدود 1.2 میلیون گردشگر را به خود جذب کند. رشد اقتصادی پس از آن احتمالاً تا سال 2025 برای قطر نسبتاً ملایم خواهد بود.
نتیجهگیری
گفته میشود در کشورهای مختلف هزینههایی که مردم کشور میزبان برای یک شب شام خارج از منزل و تفریح هزینه میکنند، تغییری نمیکند و فقط به سمت فوتبال منحرف میشود. از طرفی اسپانسرهای طرف قرارداد با فیفا از معافیتهای مالیاتی زیادی برخوردارند که منابع درآمدی کشور میزبان را محدود میکند.
اما میتوان این نکته را در نظر داشت که سختگیریهای فیفا برای اهدای جام جهانی یک فرصت برای ایجاد و سرمایهگذاری در زیرساخت در مدت زمان کوتاه است که اگر به درستی درستی مدیریت شود میتواند پنجرهای برای توسعهی اقتصاد یک کشور برای طولانیمدت باشد.
از موفقترین جامهای جهانی میتوان به جام جهانی 2006 آلمان اشاره کرد که با 400 میلیون دلار افزایش در تولید و ایجاد 500 هزار شغل در صد است و با توجه به نتایج حاصل از بررسی موارد بالاتر میتوان گفت موفقیت یا عدم موفقیت در برگزاری یک رویداد بزرگ ورزشی میتواند به مدیریت صحیح و واقعگرایی در مدلسازیهای مالی و آماری باشد.